سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده را حیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

جواد درویش

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی مشهور خواص و عوام در سال 75، فرمودند: «اگر خواص، در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می کند و حسین‌ابن‌علی‌ها به کربلاها کشانده نمی شوند. اگر خواص، بد فهمیدند، دیر فهمیدند، یا فهمیدند و با هم اختلاف کردند[...] معلوم است در تاریخ کربلاها تکرار می شود.»

آقای هاشمی رفسنجانی بعد از هفته ها غیبت و بعد از آرام شدن فضای جامعه و فرو نشستن گرد و غبارهای پایتخت! پشت تریبون نماز جمعه رفت و سخنانی در باب شرایط حکومت اسلام در زمان پیامبر، قانون مداری، حفظ وحدت و... ایراد کرد. ایشان تردید را بدترین مصیبت جامعه ما بیان کرد که در ایام انتخابات مثل خوره به جان ملت افتاده بود.

شاید بتوان تردید مورد نظر ایشان را به "فتنه" تعبیر کرد که به فرموده حضرت علی(ع) در نهج البلاغه "فتنه ها آنگاه که رو آورند، با حق مشتبه می شوند و هنگامی که پشت کنند، ماهیت آنها بر همه روشن می شود" (خطبه 93)

فتنه، حوادث پیچیده ای است که ظاهری فریبنده و باطنی سرشار از فساد دارد و میان مردم جنگ و خونریزی و تخریب و تباهی به بار می آورد. چهره حق به جانبی دارد اما هیچ قانونی را به رسمیت نمی شناسد. در خطبه 151 نهج البلاغه تعریفی بسیار دقیق و حقایقی عمیق و تکان دهنده درمورد فتنه بیان شده است:

«...رشد آن فتنه همچون رشد جوانى سریع و نیرومند و آثارش همچون آثار سنگ محکم و سفت است. ستمکاران بر اساس پیمان‌ها که با هم دارند، آن فتنه را از هم ارث مى برند. اول آنان پیشواى آخرشان، و آخرشان تابع اوّل آنان است...

سپس فتنه ای سربرآورد که سخت لرزاننده، درهم کوبنده و نابود کننده است، که قلب‌هایی پس از استواری می لغزند، و مردانی پس از درستی و سلامت، گمراه می گردند، و افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم این فتنه ها پراکنده، و عقاید پس از آشکارشدنشان به شکّ و تردید دچار می گردد.

آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد، کمرش را می شکند، و کسی که در فرونشاندن آن تلاش می کند، او را در هم می کوبد. در این میان، فتنه جویان چونان گورخران، یکدیگر را گاز می گیرند، و رشته های سعادت و آیین محکم شده شان لرزان می گردد، و حقیقت امر پنهان می ماند. حکمت و دانش کاهش می یابد، ستمگران به سخن می آیند [...] فتنه ها، با تلخی خواسته ها وارد می شود، و خون های تازه را می دوشد، نشانه های دین را خراب و یقین را از بین می برد...»

اما آنچه از شناخت فتنه مهمتر به نظر می رسد، کشف سرچشمه های آن و اقدام مؤثر در جهت کور کردن آن است، نه صرف اشاره به مهلک بودنش، آن هم چند هفته بعد از فروکش کردن آن در جامعه. البته آقای هاشمی رفسنجانی به تعبیر خودشان راه حل هایی هم برای رفع تردیدها و بازگرداندن اعتماد مردم، بیان کردند که از جمله آن رعایت قانون و حاکمیت منطق و آزادکردن بازداشت شدگان بود.

هرچند این هم درجای خود پدیده شگفت آوری است که پایبندی به قانون، حاکمیت منطق و آزادی کسانی را که بر اساس قانون به جرم از بین بردن فضای منطقی جامعه بازداشت شده اند، یکجا طلب کنیم!

اما به هرصورت، علی‌رغم اینکه تلاش آقای هاشمی برای رفع تردید در فضای موجود کشور قابل تقدیر است، اشاره به چند مورد خالی از وجه نیست:

اول اینکه خواص جامعه، پیشکسوتان و تمام کسانی که جایگاهی در بین مردم دارند، باید خودشان از به‌وجود آمدن فضای فتنه و تردید در جامعه جلوگیری کنند، نه اینکه با حمایت از جریانی خاص، تشکیل جلسات مشکوک و محفلی و نوشتن نامه های سرگشاده و... به استقبال این فضا بروند.

دوم اینکه اگر فتنه ای در جامعه سربرآورد، باید آن را در نطفه خفه کرد و قبل از اینکه آتش آن دامن گیر مردم شود و خون ها ریخته شود و دشمنان فرصت جولان پیدا کنند، باید صحبت کرد و راه حل ارائه داد؛ نه بعد از آن. این فرصت شناسی و اقدام مؤثر در زمان خود، جزء اولین ویژگی هایی است که خواص جامعه باید داشته باشند.

اما مهمتر از موارد بالا این است که اساساً راه رفع فتنه آنچه آقای هاشمی در نماز جمعه گفتند، نیست!

حضرت علی(ع) در ادامه همان خطبه 151، رهنمون هایی برای مقابله با فتنه بیان می فرمایند: «...سعی کنید که شما پرچم فتنه ها و نشانه های بدعت ها نباشید و آنچه را که پیوند امّت اسلامی بدان استوار، و پایه های طاعت برآن پایدار است، برخود لازم شمارید... و از گرفتار شدن به دام های شیطان، و قرار گرفتن در وادی دشمنی ها بپرهیزید...»

همچنین در جای دیگری از نهج البلاغه می فرمایند: «در فضای تاریک فتنه و آنگاه که دلهای مومنین سست می شود، چراغ در دست امام شماست.»

و این رجوع به امام و پیشوای دینی و رهبری نظام، موردی بود که در میان راه حل های آقای هاشمی رفسنجانی از قلم افتاد! حتی بیانات بعد از انتخابات رهبر معظم انقلاب در تأیید و تقدیر از ایشان هم باعث نشد آنچه حق مطلب است، در تریبون نماز جمعه این هفته ادا شود.

آقای هاشمی رفسنجانی بر حاکمیت منطق و گفتن و شنیدن نظرات در فضای آرام تأکید کرد؛ اما نگفت رهبر معظم انقلاب هم چند هفته پیش همین را از مردم، مسئولین و نخبگان سیاسی خواستند و فرمایش ایشان از این حیث که تکلیف شرعی ایجاد می کند، با بقیه متفاوت است.

وی به حفظ وحدت در میان مردم وگروه ها اشاره کرد؛ اما نگفت آنچه محور وحدت و سنگ بنای همبستگی و اتحاد در حکومت اسلامی است، رهبری نظام است.

او، قانون مداری را راه برون رفت از شرایط فعلی جامعه ذکر کرد؛ اما نگفت آنچه جایگاهی بالاتر از قانون دارد و اصلاً مشروعیت قانون از آن نشأت می گیرد، ولایت فقیه است.

و وی، وحدت بر پایه حقوق مردم را از عناصر اصلی حکومت پیامبر گرامی اسلام نامید؛ اما نگفت که رشته این وحدت بعد از رفتن پیامبر چگونه گسسته شد و شورای خواص آن زمان در سقیفه چگونه بر سخن پیامبر و جانشین بر حق او پشت کردند...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/31:: 1:12 عصر     |     () نظر